Wednesday, December 30, 2009
آن دم که توان گفتنم نيست
Tuesday, December 29, 2009
هنر برتر از گهر آمد پديد
مدادي در دست مدادي در برابرم
امشب مدادرنگي هاي دوران کودکي ام را از صنوقچه بيرون آوردم
به آن اميد که رنگهايشان لباس راه راه زندان روحم را از تن برون آورد
به آن هوا که نقش هايم به حکم حبس ابد قطعي شده ام مهر برائت بکوباند
و تا طرحي رقم زنم که براي هميشه ننگ ناکفايتي را از تخلصي که براي معرفي خود بکار مي برم بزدايد
همچنان که در برابر آينه ي ذره بيني ام مشغول بازجويي از خودم بودم
مداد رنگي ها را در دست گرفتم
من به جنگ ديکتاتوري وجودم رهسپار م
مداد رنگي ها در در يک دست و قلمم در در دست ديگر
در کاغذ سپيد دفترم شعري را نقاشي مي کنم
تقديمي به جانهايي که به زندانباني خود تحت شکنجه اند
باشد که رنگهاي اين شعر روحهاي بيشماري را به پرواز در آورد
مدادي در دست مدادي در برابرم
مي سرايم و طرح مي زنم
آبي آبي زرد زرد..قرمز قرمز قرمز سبز
زنداني سياسي آزاد بايد گردد
7/10/8800:15
Thursday, December 24, 2009
جنگ جنگ تا پیروزی
من نه براي جنگيدن که براي زندگي کردن خلق شده ام
اي جنگجوي آزاديخواه
من اما بي هيج هراس از مردن نمی میرم که بهتر زندگی کنم
وجه معافیت من بزدلی من است
88/9/16
Tuesday, December 8, 2009
لحظه ای به عمر یک زندگی
88/9/15