Tuesday, November 9, 2010

دل یک ساعته خوابیده

با من سخن بگو
داغ داغ
سرخ سرخ
برایم شعر بخوان
غزل بسرای
حتی اگر وقت داشتی کمی برقص

من اما تماشایت می کنم
خیره خیره
وقتی پای برزمین می کوبی که قفل لبانم را بگشایی بودنت را احساس خواهم کرد
طاقتم که خوب طاق شد به گوشه ی تنهایی ام می خزم و به خواب فرو می روم
با این رویای شیرین که تو در کنار بیداری ام نشسته ای

18 آبانماه
11:22 شامگاه