Monday, September 28, 2009

ایمان

و چنان آرزومندانه آمدنت را به انتظار می نشینم
و چنان بی تردید خود را به امواجت می سپارم
که بار ها و بار ها و بارهای دیگر پیکر بی جانم را به صخره بکوبی و باز هم به هوشم آوری

آن روز را می بینم که از شرم سماجت هایم دوباره به روی من می خندی

من از پا نمی نشینم
تو از نو آغاز شو
...ای زندگی

شامگاه دوشنبه
6/7/88
20:25

1 comment:

  1. زندگی همیشه در جریانه یا به قولی هر روز داره از نو شروع میشه بستگی داره چه جوری بهش نگاه کنیم ، بعضی وقت ها توی سختی ها به شکل یه غول چند سر می مونه که میخواد ما رو از پا در بیاره بعضی وقت های دیگه مثل یه هاله ی نور ...

    ReplyDelete