Tuesday, April 13, 2010

بهار

شبهاي روشن
شبهاي کوتاه
که مجالي براي سوگواري ات نمي دهند
روزهاي تاريک
روزهاي صادق
که به هنگام بيدار شدن دروغي براي شاد کردن تو در چنته ندارند
...
و تو که بي هيچ ندايي بر مي خيزي
بي هيچ حديثي در تکاپويي
و بي هيچ خريداري برازنده
و تو که غرق در سکوتي و نظاره
و روزهاي گذرنده اي که فخر زيبايي شان را مي فروشندت
و تو که با آنچه در توان داري با اين و آن هم آغوش می شوی
و دست آخردر روشنايي شب تنها تنها به خانه مي روي

9:17 شب
24/1/89

1 comment:

  1. ***

    باز هم یک شاهکار دیگه خلق کردی و در پس این شاهکار چه تلخی عظیمی رو انتقال دادی




    ***
    Elham
    ***

    ReplyDelete